بلاگ
تضادی که واقعی نیست؛
تفاوت رویکرد آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال توسعه نظامی و صلح جهانی
پدیدهی توسعه نظامی و حفظ و تقویت صلح جهانی از اهمیت چشمگیری در سیاست بینالملل برخوردار است. جوامع بینالمللی در دستیابی به صلح جهانی تلاشهای بسیاری را انجام دادهاند؛ اما میزان موفقیت و عملکرد دولتها و سازمانهای بینالمللی در این زمینه نمایانگر تفاوتهای قابل توجهی است. رویکرد آمریکا و اتحادیه اروپا به توسعههای نظامی و صلح جهانی نیز از جمله این تفاوتها میباشد. رویکرد این دو بازیگر نسبت به موضوع توسعه نظامی و صلح جهانی به طور کلی دارای دیدگاهها و فرآیند های مختلفی است که این سیاست به طور قابل توجهی در طول سالیان گذشته و بر اساس فهم سیاستمداران از شرایط بین الملل دچار تغیراتی نیز شده است.
صلح و توسعه نظامی دو مفهوم کلیدی و موثر بر یکدیگر در روابط بینالملل هستندکه اغلب به طور جداگانه در جوامع بشری مورد توجه قرار گرفتهاند که معمولا نیز به عنوان دو متغیر متناقض یکدیگر در نظر گرفته میشوند. صلح در معنای عام به عنوان حالتی از عدم تنش وتعارض در جوامع بشری تعریف میشود، در حالی که توسعه نظامی به معنای افزایش قدرت نظامی یک کشور است
تضاد ظاهری بین صلح و توسعه نظامی اولین دیدگاه در بررسی این مفهوم است. به نظر میرسد که دو مفهوم صلح و توسعه نظامی نمیتوانند همزمان در یک جامعه وجود داشته باشند. اگر جامعه به سمت صلح حرکت کند و تمام تلاش خود را برای حفظ صلح و خشونتزدایی از جامعه انجام دهد، احتمالاً به توسعه نظامی فکر نخواهد کرد. از سوی دیگر، اگر جامعه به سمت توسعه نظامی حرکت کند و منابع خود را برای تقویت قدرت نظامی خرج کند، احتمالاً به صلح و خشونتزدایی فکر نخواهد کرد. این تضاد ظاهری میتواند به نظر برسد که جوامع انسانی باید یکی از این دو مفهوم را انتخاب کنند و نمیتوانند همزمان به هر دو تمام توجه خود را بدهند. اما واقعیت این است که تقابل صلح و توسعه نظامی یک تضاد واقعی نیست. در واقع، این دو مفهوم قابلیت همزیستی با یکدیگر را دارند. صلح و توسعه نظامی میتوانند به عنوان دو رکن مهم در جامعه عمل کنند. به عبارت دیگر، صلح و خشونتزدایی میتوانند به عنوان پایهای برای توسعه نظامی استفاده شوند. هرچقدر که یک جامعه بتواند صلح را حفظ کند و خشونتزدایی را در جامعه ترویج دهد، نیاز به توسعه نظامی کمتر خواهد بود. به عبارت دیگر، صلح و خشونتزدایی میتوانند به عنوان یک پل ارتباطی بین جامعه و توسعه نظامی عمل کنند.
رویکرد آمریکا در قبال توسعه نظامی در جهان به طور کلی به دو عامل اصلی تکیه میکند: تامین امنیت ملی و حفظ منافع استراتژی. آمریکا به عنوان یکی از قدرتهای نظامی بزرگ و هژمون جهانی، تلاش میکند تا امنیت خود و نظام بینالمللی را حفظ کند. این تلاش شامل حفظ حریم جغرافیایی و حقوق بینالمللی، جلوگیری از تهدیدهای نظامی به کشورهای متفاوت و مبارزه با تروریسم است. علاوه بر آن در موضوع حفظ منافع استراتژیک در تلاش است تا دسترسی به منابع طبیعی، تعادل بازار های جهانی، حفظ تجارت بینالمللی و حفظ نفوذ سیاسی و نظامی در مناطق استراتژیک را حفظ نماید. اولویت اصلی سیاست خارجی و داخلی آمریکا، حفظ امنیت ملی و محافظت از منافع ملی آن است. بدین منظور، آمریکا همواره در تلاش است تا قدرت نظامی خود را گسترش داده و از ماهیت نظامی در جهت حفظ هژمونی خود در نظام بین الملل و حفظ و گسترش صلح در جهان گام بردارد. هدف اصلی آمریکا در حفظ و تقویت صلح در جهان در ظاهر با ایجاد مکانیزیم های مختلف و گسترش همکاری های بین المللی در جهت حفظ و توسعه صلح جهانی است، اما با نگاهی به اقدامات و سیاست های اعمالی این کشور این مهم مشهود است که اولویت واشنگتن در موضوع توسعه و تقویت صلح جهانی، نه تنها ایجاد مکانیزم های تعاملی بلکه، بیشینه سازی قدرت خود و حفظ صلح جهان بعنوان یک ژاندارم بین الملل است.
در مقابل اتحادیه اروپا به عنوان یک سازمان سیاسی و اقتصادی، هدف اصلی خود را در حفظ صلح و امنیت در منطقه اروپا تعیین کرده است. اتحادیه اروپا منحصرا به دنبال توسعه نظامی خود نیست و تمرکز اصلی آن بر توسعه همکاری های نظامی و امنیتی با کشورهای عضو است. این اتحادیه تلاش می کند تا با توسعه همکاری های نظامی و امنیتی، نقش معتبری در حفظ امنیت منطقه و جهان ایفا کند. لذا رویکرد اتحادیه اروپا بعنوان برآیندی از تصمیم کشورهای عضو، به موضوع گسترش و توسعه نظامی خود در جهان، بیشتر در قالب همکاری های نظامی و امنیتی با کشورهای هم پیمان و همچنین با سایر کشورها است.
این در حالی است که؛ اتحادیه اروپا به عنوان بزرگترین سازمان منطقهای با نگاهی به تاریخ و فلسلفه شکل گیری این اتحادیه همواره به توسعه صلح و ثبات در منطقه خود و سپس در سطح جهانی تمایل دارد. اعضای این اتحادیه همواره در تلاشاند تا با ایجاد روابط اقتصادی نزدیک با کشورهای دیگر و با استفاده از قدرت نرم خود، صلح و توسعه را در سراسر جهان ترویج کند.
به طور کلی، رویکرد اتحادیه اروپا به موضوع گسترش و توسعه نظامی خود در جهان بر اساس همکاری های نظامی و امنیتی با کشورهای عضو و سایر کشورها استوار است و هدف اصلی این اتحادیه در این زمینه حفظ و کمک به پایداری صلح و امنیت در جهان با هدف کنترل توسعه نظامی و استفاده از ابزار نظامی گری بعنوان آخرین اولویت است.
در عین حال این اتحادیه بعنوان یکی از مهم ترین اتحادیه سیاسی-اقتصادی جهان از ابزارها و برنامه های مختلفی برای توسعه نظامی خود استفاده می کند اما بر خلاف واشنگتن از ابزار نظامی گری بعنوان اولین راه برای حفظ صلح استفاده نکرده و توانسته است با حفظ توازن بین گسترش صلح و توسعه نظامی گامی مهم در این جهت بردارد.
در پایان تفاوت در رویکرد اتحادیه اروپا و آمریکا در موضوع گسترش صلح و توسعه نظامی میتواند بر اساس چندین عامل متفاوت تشکیل شود که در ادامه به برخی از این موارد اشاره خواهد شد:
رویکرد تاریخی: اتحادیه اروپا تاریخچهای طولانی در حفظ صلح و توسعه اقتصادی بهوجود آورده است. این اتحادیه بر اساس اصول همکاری و تعامل بین کشورهای عضو خود، تلاش میکند تا جنگهای داخلی و بینالمللی را جلوگیری کند. در مقابل، آمریکا بر پایه تاریخچهای بسیار متفاوت قرار دارد. آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی، نقشی فعال در جنگها و تعارضات بینالمللی داشته و به صورت مستقل عمل میکند.
رویکرد سیاسی: اتحادیه اروپا از طریق همکاری سیاسی و اقتصادی، به دنبال توسعه صلح و استحکام در قاره اروپا است. این اتحادیه سعی میکند تا از طریق تعامل با کشورهای عضو خود و کشورهای سایر قارات، همکاری و تعادل را ترویج کند. در مقابل، آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی، بیشتر به تحقق منافع ملی خود و حفظ امنیت خود تمرکز دارد و در برخی موارد از روشهای نظامی برای دستیابی به اهداف خود استفاده میکند.
رویکرد اقتصادی: اتحادیه اروپا تاکید بر توسعه اقتصادی و تجارت بین کشورهای عضو خود دارد. این اتحادیه به وسیله ایجاد بازار مشترک و تسهیل تجارت و سرمایهگذاری، به تقویت اقتصادی و توسعه صلح در منطقه خود میپردازد. در مقابل، آمریکا با تأکید بر قدرت اقتصادی و تجارت بینالمللی، تلاش میکند تا تأثیر خود را در سراسر جهان گسترش دهد و منافع اقتصادی خود را تضمین کند. در نهایت این مهم مشهود است؛ اتحادیه اروپا و آمریکا دارای تفاوتهای مهم در رویکردهای خود به توسعه صلح هستند. اتحادیه اروپا بر تعامل و همکاری بین کشورهای عضو خود و سایر دولت ها تأکید میکند، در حالی که آمریکا بر تأکید بر قدرت و تأثیر خود بعنوان یک هژمون در جهان تمرکز دارد. لذا هر دو رویکرد، با توجه به شرایط و نیازهای خاص منطقه و نقش جهانی هر کشور، میتواند موثر و کارآمد باشد.
محمد عذیری . برگرفته از مقاله تفاوت رویکرد های آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال توسعه نظامی و صلح جهانی، فصلنامه پژوهش ملل، پاییز 1402